اصول و قواعد حاکم بر دادرسی دعاوی مدنی در ایران و نظام های حقوقی (کامن لا و رومی_ژرمنی)

پایان نامه
چکیده

ماده 1 قانون آیین دادرسی مدنی 1379، آیین دادرسی مدنی را مجموعه ای از «اصول و مقرّرات» معرّفی کرده است و بند 3 ماده 371 قانون مذکور نیز «عدم رعایت اصول دادرسی و قواعد آمره و حقوق اصحاب دعوا» را از موارد نقض حکم در مرحله ی فرجام خواهی دانسته است. ایده ی نگارش این پایان نامه، منبعث از همین دو ماده مذکور است. «اصول دادرسی» و «قواعد دادرسی» کلید واژه هایی هستند که به دنبال شناسایی و تعیین مصادیق آن خواهیم بود. بحث اصلی پیرامون آنست که اصول و قواعد دادرسی چیستند و کدامند و البته جایگاه و حدود شناسایی آن ها در حقوق ایران از چه وضعیّتی برخوردار است. از این رو هدف اصلی این نگارش را می توان «تببین اصول و قواعد حاکم بر دادرسی دعاوی مدنی و شناسایی آن ها با توجّه به قوانین مصوّب و رویه قضایی در ایران» بیان کرد که البته رسیدن به این هدف مباحث و مقدّماتی را می طلبد که به آن اشاره خواهد شد. فرع بر حقوق ایران، شناسایی و احراز مصادیق اصول و قواعد دادرسی در نظام های مطرح حقوقی نیز می تواند مطلوب واقع گردد و دید جامع تری نسبت به موضوع حاصل نماید. نظام های حقوقی مطرحی چون کامن لا و رومی_ژرمنی و حتی حقوق اسلام، بی شک ارتباط و تأثیرهای فراوانی بر نظام حقوقی حاکم بر ایران داشته اند. لذا هدف فرعی این نگارش را «تشریح اصول و قواعد حاکم بر دادرسی دعاوی مدنی در نظام های حقوقی (کامن لا و رومی_ژرمنی)» بنا نهاده ایم تا با تطبیق نسبی مسائل، رابطه ی بین نظام حقوقی حاکم بر ایران و نظام های حقوقی مطرح در ارتباط با موضوع و نحوه ی تأثیرپذیری و تقابل آن مشخّص گردد. جهت رسیدن به اهداف مذکور نیازمند طی کردن دو مرحله ی مکمّل هم می باشیم؛ در مرحله ی نخست ابتدائاً برای ورود به بحث اصلی نیازمند یک جامع نگری به موضوع هستیم. بدین صورت که ابتدائاً از قالب مباحث آیین دادرسی مدنی خارج شده و در عالم حقوق، ماهیّت و مفهوم اصول و قواعد حقوقی را در می یابیم. شناخت ماهیّت اصول و قواعد حقوقی و تمیز این دو مفهوم از هم، زمینه را برای ورود به کلیدواژه های اصلی موضوع فراهم می آورد. هنگامی که اصول و قواعد حقوقی شناخته شد و از هم و از نهاد های حقوقی مشابه تمیز داده شد، می توان به فضای آیین دادرسی مدنی وارد شد و اصول و قواعد حقوقی را این بار در محدوده ی جزئی تر شناسایی کرد. اینجاست که می بایست از اصول و قواعد دادرسی مدنی سخن گفت. در این میان و البته در سرتاسر این نگارش و به خصوص بخش نخست آن به یکی از سوال های اصلی موضوع به نحو «مبانی و منابع اصول و قواعد حاکم بر دادرسی دعاوی مدنی چیست؟»، می توان به طور مشخّص تر پاسخ داد و فرضیّه بنا نهاده پیرامون آن را با بیان «قوانین اساسی کشورها، کنوانسیون ها، معاهدات و... با توجّه به آداب و رسوم، باورها، عرف کشورها و... منابع و مبانی اصول و قواعد حاکم بر دادرسی دعاوی مدنی را مشخّص می نمایند.»، به تفصیل تجزیه و تحلیل کرد. در همین راستا پس از شناخت ماهیّت اصول و قواعد دادرسی می توان از نقش آنها در نظام دادرسی مدنی سخن گفت. نخستین سوالی که در این قسمت باید بدان پاسخ داده شود تأثیر اصول و قواعد دادرسی بر قانون آیین دادرسی مدنی است. مقنّن در مقام وضع قانون آیین دادرسی مدنی از اصول و قواعد دادرسی چه بهره ای می برد؟ با فرض بر، مبنا قرار دادن اصول و قواعد دادرسی در وضع مقرّرات آیین دادرسی مدنی، آیا می توان هنگام بروز تعارض و ابهام از اصول و قواعد مذکور مدد جست؟ و در ادامه آیا اصول و قواعد دادرسی در مقام قضاوت و توسط قاضی مورد بهره قرار می گیرد؟ و اگر اینگونه است آیا می توان اصول و قواعد دادرسی را موثّر در ایجاد رویه قضایی دانست؟ بعد از پاسخ گویی به سوالات و ابهامات موجود نسبت به نقش اصول و قواعد دادرسی در یک نظام دادرسی مدنی برای تکمیل مباحث اولیّه می توان جایگاه آنها را نیز در یک نظام حقوقی به بحث گذارد. بدین صورت که ابتدائاً بیان خواهد شد نظام های حقوقی مطرح در عالم حقوق کدام اند و به طور کلی چه خط مشی حقوقی بر آنها حاکم است. متعاقباً به شناسایی نظام دادرسی مدنی در هر یک از نظام های حقوقی مطرح می پردازیم و ویژگی های آن نظام دادرسی مدنی را بیان خواهیم کرد. با برّرسی ویژگی های یک نظام دادرسی مدنی، جایگاه اصول و قواعد دادرسی نیز در آن نظام مشخّص خواهد گشت. پاسخ به سوال های فرعی این نگارش نیز تا حدودی در همین فصل بیان خواهد شد. سوال نخست آنست که «نظام های حقوقی کامن لا و رومی_ژرمنی از چه اصول و قواعدی جهت اداره ی دادرسی دعاوی مدنی بهره برده اند؟» و سوال بعدی آن که «حقوق ایران جهت تبیین اصول و قواعد حاکم بر دادرسی دعاوی مدنی، تا چه اندازه از نظام های حقوقی کامن لا و رومی_ژرمنی تأثیر پذیرفته است؟». فرضیّه سوالات مذکور که به تفصیل به آن ها خواهیم پرداخت، به ترتیب به این نحو مقرّر شده است: «نظام های حقوقی کامن لا و رومی_ژرمنی صرفاً تحت تأثیر خط مشی کلی خود، چون عرفی یا نوشته بودن قوانین، اصول و قواعد اداره ی دادرسی دعاوی مدنی خود را تعیین می کنند.» و «نظام دادرسی حاکم در ایران مبانی خاص خود را دارد و جهت تدوین اصول قواعد حاکم بر دادرسی دعاوی مدنی، کمتر از نظام های حقوقی کامن لا و رومی_ژرمنی تأثیر گرفته است.». جهت پاسخ گویی به سوالات مذکور و نقد فرضیّه های موجود، موضوع را در این فصل در دو مبحث ارائه خواهیم نمود؛ نخست از نظام های حقوقی مطرحی چون کامن لا و رومی_ژرمنی سخن خواهیم گفت و ساختار نظام دادرسی مدنی موجود در آنها را شناسایی خواهیم کرد و البته وجوه تفاوت و شباهت آن دو را از نظر خواهیم گذراند و در مبحث دوم نظام حقوقی ایران و ساختار نظام دادرسی مدنی آن را مطالعه خواهیم کرد. از این جهت امکان ، مقدار و نحوه ی تأثیرپذیری نظام حقوقی ایران از نظام های حقوقی مطرح روشن خواهد گشت. مجدّداً بیان می شود در تمامی مباحث بخش اول که مربوط به شناخت ماهیّت، نقش و جایگاه اصول و قواعد دادرسی مدنی است، توجّه به مبنا و منابع اصول و قواعد دادرسی بسیار اهمیّت می یابد، که تلاش می شود در طول مباحث پایگاه های این اصول و قواعد دادرسی مشخّص گردد. اما هدف های اصلی و فرعی این نگاش را در مرحله ی دوم باید جست. از این جهت که در بخش دوم که قبلاً به شناخت نسبی از اصول و قواعد دادرسی دست یافته ایم و نقش و جایگاه آن ها را در نظام دادرسی مدنی مطالعه نموده ایم، به خود اصول و قواعد دادرسی خواهیم رسید و مصادیق آن را بیان و به نقد خواهیم گذارد. دیگر سوال اصلی این نگارش و مهم ترین بحث آن به شرح: «قوانین مصوّب در ایران و رویه قضایی، تا چه اندازه اصول و قواعد حاکم بر دادرسی دعاوی مدنی را شناسائی کرده است؟»، در این بخش به چالش کشیده خواهد شد و فرضیّه مطرح شده نسبت به آن: «مشخّصه هایی از اصول و قواعد حاکم بر دادرسی دعاوی مدنی در حقوق ایران وجود دارد ولی شناخت و اجرای این اصول و قواعد کامل نیست.»، تجزیه و تحلیل خواهد گشت. جهت ارائه و معرّفی اصول و قواعد دادرسی و شناخت هرچه بهتر آن ها نیازمند یک قالب و دسته بندی متناسب خواهیم بود. لذا ویژگی های مشترک اصول و قواعد دادرسی و موضوع اصلی آن ها را مبنا قرار داده و در سه فصل به معرّفی آن ها می پردازیم. در فصل نخست به معرّفی اصول و قواعدی پرداخته ایم که البته مشترک در تمام دادرسی های حقوقی است و اختصاص به دادرسی های دعاوی مدنی به صورت منحصر ندارد. در این فصل از اصول و قواعد دادرسی سخن خواهیم گفت که تضمین کننده یک رسیدگی عادلانه در دادرسی دعاوی مدنی است. بی شک مصادیق و شرایط یک رسیدگی عادلانه و برابر تا حدی روشن است. وجود یک نهاد مستقل جهت قضاوت و البته بی طرفانه عمل کردن آن امری است بدیهی که هر نهاد دادرسی بر مبنای آن بنا گشته است. رسیدگی و قضاوت در فرآیند زمانی مطلوب و با هزینه ای متعارف نیز از دیگر حقوقی است که یک دادرسی عادلانه را میّسر می سازد. در این راستا می توان به حق اصحاب دعوا در برخورداری از وکیل دادگستری و حق یک رسیدگی شفاف و علنی را نیز متذکّر شد و در نهایت ماحصل دادرسی است که مستند و مستدل بودن آن مهر تأییدی است بر یک رسیدگی قانون مدارانه، منصفانه و قابل ارزیابی توسط اصحاب دعوا و البته جامعه ی مدنی. پس از بیان چندی از اصول و قوعد دادرسی در فصل اول در گام بعدی اصول و قواعد دادرسی را به بحث خواهیم گذارد که ماهیّت آن مختص به دادرسی های دعاوی مدنی است. اصول و قواعدی که مرتبط به اصحاب دعوا و قاضی و عملکرد آن ها در یک رسیدگی است. در این فصل از اصولی چون ابتکار عمل اصحاب دعوای مدنی در آغاز، روند و پایان دادرسی سخن خواهیم گفت. تسلّط اصحاب دعوا بر موضوعات دعوا را البته با تمام قید و بند های آن برّرسی خواهیم کرد و از اصول دیگری چون اصل تثبیت و اصل تناظر به عنوان اصول دادرسی ای که مرتبط به عنوان این فصل است سخن خواهیم گفت و البته نقش دادرس را نیز در جریان هر یک از مباحث مذکور به نقد خواهیم گذارد. در فصل سوم نیز از ویژگی های دادرسی دعاوی مدنی و اصول و قواعد مرتبط با آن سخن خواهیم گفت و آمریّت و تشریفاتی بودن دادرسی را به عنوان مباحث اصلی این فصل معرّفی خواهیم کرد. لازم به ذکر است در بیان و روند تشریح اصول و قواعد دادرسی در بخش دوم، تلاش خواهد شد پس از معرّفی و شناخت آن ها، ابتدائاً اصول و قواعد مزبور را در حقوق ایران شناسایی کرده و مواد قانونی و یا شرایط احراز آن را برّرسی نماییم. لیکن جهت تکمیل مباحث نیز حتی الامکان به شناسایی اصول و قواعد مزبور در نظام های حقوقی اسلام، کامن لا و رومی_ژرمنی نیز خواهیم پرداخت و البته قوانین نمونه و شاخص تطبیقی و فراملّی مصوّب در این زمینه را نیز برّرسی خواهیم کرد. در انتها نیز به جمع بندی مباحث ارایه شده خواهیم پرداخت و سعی خواهیم کرد پاسخ صریح تری نسبت به مباحث و ابهامات بیان شده در این نگارش ارائه نماییم.

منابع مشابه

Degenerate Four Wave Mixing in Photonic Crystal Fibers

In this study, Four Wave Mixing (FWM) characteristics in photonic crystal fibers are investigated. The effect of channel spacing, phase mismatching, and fiber length on FWM efficiency have been studied. The variation of idler frequency which obtained by this technique with pumping and signal wavelengths has been discussed. The effect of fiber dispersion has been taken into account; we obtain th...

متن کامل

قواعد انصاف در نظام کامن لا

انصاف به عنوان بخش دوم حقوق در نظام کامن لا از تاریخ و ویژگی های مهم و قابل توجه برخوردار است. تقابل اولیة این بخش از حقوق با کامن لا و تلاشی که در ابتدا هر یک برای عقب راندن دیگری به عمل آورد، سبب شد تا حقوق انگلستان به نوعی میان این دو تقسیم گردیده و هر یک متکفل بخشی از حقوق در نظام کامن لا گردیدند. انصاف در طول مدت حضور خود قواعد متعدد را پایه گذاری کرده است که مبنای تشخیص و رسیدگی آن به دعا...

متن کامل

Tracking Mobile Targets Using Sensor Networks

ةـصلاخلا : يوتحت لا و ةضفخنملا ةقاطلا تاذ تادحولا نم ديدعلا ىلع ةيكلسلالا تارعشتسملا ةكبش ةلصوب ةدوزم سلا ةيكل ثيح ، اهنيب اميف لاصتلال إ نكمي تارعشتسملا كلت ن دختسا ا اهم تا قيبطتلا نم د يدعلا يف . م ت د قو ا هتبقارم دار ملا ة قطنملا ى لع يئاوشع لكشب تارعشتسملا عيزوت ثحبلا اذه يف ا م لكش ب اهميس قت و إ ى ل ةدحاو لآ يوتحت ثيح ،ةقرفتم تانايب دعاوقآ لمعتل تاعومجم ة يناكم تا نايب ى لع تارعش تسمل...

متن کامل

جایگاه اصول و قواعد دادرسی در نظام دادرسی مدنی ایران

اصول دادرسی از اصول حقوقی است که قابلیت اعمال آنها محدود به یک مورد یا موضوعی خاص نمی باشد و تا زمانی که اصل دیگری جایگزین آنها نشده است به حیات خود ادامه می دهد. این اصول که شامل اساسی ترین احکام حقوقی است بر تمامی احکام جزئی ترحقوق حاکم است. اصول دادرسی ار آنجایی که یکی از انواع اصول حقوقی است دارای همان ویژگی هایی است که در تمام اصول حقوقی یافت می شودمانند کلی و دایمی بودن و جنبه انتزاعی دا...

15 صفحه اول

Formulation and stability evaluation of 1% w/v oral solution of Bromhexine hydrochloride for veterinary use

Purpose: The aim of this study is to develop bromhexine hydrochloride 1 %w/v oral solution for veterinary use and to evaluate its stability. Methods: Solutions of Bromhexine hydrochloride (1%w/v) were prepared by dissolving bromhexine hydrochloride in benzyl alcohol at 50 °C then alcohol 96 % v/v; Tween 80 and purified water were added. The obtained solution was filled in amber glass bottles, a...

متن کامل

مقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure

کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده حقوق و علوم سیاسی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023